تبعیض نژادی در دنیای جادوگری
یکی از مشکلات اساسی دنیای جادویی، تعصب و تبعیض بنا شده بر پایه «خلوص» خون جادوگری یک انسان است. بسیاری از اعضای خانواده های خونخالص ها قدیمی به دیده تحقیر به کسانی که خونخالص ها نیستند، می نگرند. این تبعیض به کل فرهنگ نفوذ کرده و در بسیاری از موارد به تعصب علیه «دورگه ها»، برای مثال هاگرید نیمهغول و موجوداتی مانند سنتورها، منجر می شود. ولدمورت با برگرداندن دشمنی طبیعی بین گروه های مختلف دنیای جادویی به نفع خودش، از این تعصب سوء استفاده می کند. بسیاری از مردم، مانند والدین و برادر سیریوس بلک، ابتدا مجذوب حمایت از ولدمورت شده بودند، چرا که او پیامی از تعصب نسبت به غیر خونخالص ها ها را تبلیغ می کرد.
به شکل جالب توجهی ولدمورت، که یک فلسفه خونخالص ها را جلو می برد، خود یک نیمهخالص است. ممکن است که طرفداران او این را ندانند، همان طور که بلاتریکس هنگامی که هری این واقعیت را به او گفت، طوری رفتار کرد که انگار هری به مقدساتش توهین کرده است. این نیز جالب است که به گفته دامبلدور، وقتی ولدمورت یکی از دو کودکی که مطابق با پیشگویی بودند را برای حمله انتخاب می کرد، نیمهخالصی مانند خود را انتخاب کرد که به نظرش خطرناک تر بود .
برای درک کل موضوع وضعیت تبار، باید طبیعت جادوگرها را درک کرد.
1. به توانایی جادویی به شکل "قدرت" جادویی نیز اشاره شده است و همه جادوگران و ساحره ها این قدرت را در سطحی دارند. برای مثال، بارتی کراوچ پدر به عنوان «قدرتمند از نظر جادویی» وصف شده است.
1. به گفته خونخالصان افراطی نظیر والدین سیریوس بلک، یک جادوگر فقط انسانی نیست که به نظر می آید ژن هایی در ترکیب مشخص دارد که به قدرت جادویی منجر می شود. با توجه به این فلسفه، جادوگران در واقع نژادی جدا از ماگل ها هستند (نژاد جادویی). منبع را به یاد داشته باشید – فقط به دلیل این که برخی خانواده های خونخالصان از این عقیده طرفداری می کنند نشانگر این نیست که ارزشی علمی هم داشته باشد. همزمان با این، توجه کنید که به گفته اسکمندر (جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آن ها)، جادوگرانی با اطمینان خیلی بیشتری وجود دارند که برای رده بندی ماگل ها به عنوان «جانوران» به جای «موجودات» بسیج شده اند.
1. ماگل ها هیچ قدرت جادویی ندارند، اما روی هم رفته این مانع دیده شدن چیزهای جادویی توسط آنها نمی شود. در هر حال بدون راهنمایی شدن در مورد چیزهای جادویی، چشم های آنان به سادگی تمایل به رد شدن از آنها دارند.
1. ماگل ها متوجه پاتیل درزدار نمی شوند – به نظر می رسد که چشمان آنان از مغازه ای در یک طرف به مغازه ای در طرف دیگر سر می خورد، بدون اینکه میخانه بین آنها را ببیند.
1. ذهن ماگل ها می تواند تحت تاثیر قرار بگیرد، مثلا وقتی آنها به هاگوارتز نگاه می کنند، علامتی با نوشته «خطر، نزدیک نشوید» و یک خرابه می بینند.
1. اگر به ماگل ها راهنمایی شود، آنها می توانند چیزهای جادویی را ببینند. به نظر می رسد که والدین هرمیون پاتیل درزدار را دیدند، چرا که وارد کوچه دیاگون شدند. اما بدون شک این فقط وقتی است که راه را به آنها نشان داده باشند.
1. جادوگران سطح های بسیار متفاوتی از قدرت جادویی را دارا هستند. برخی، مانند بارتی کراوچ پدر، «قدرتمند از نظر جادویی» توصیف شده اند در حالی که دیگران، مانند نویل لانگ باتم، در نظر دارای قدرت محدودی هستند. در مورد نویل، این به نظر شرایطی می رسد که با تمرین قابل علاج است؛ گرچه همه عوامل تاثیر گذار بر سطح توانایی نویل به ما گفته نشده است (استفاده از چوبدستی پدرش به جای چوبدستی خود، تاثیرات حمله به والدینش، و ... – مک گونگال به او گفت که تنها عاملی که مانع اوست عدم اعتماد به نفسش است.)
اصطلاحاتی وجود دارند که با توجه به وضعیت خونی افراد استفاده می شوند(کمی مودبانه تر از بقیه آنها!).
توجه کنید که هیچ چیز خوب یا بدی در مورد اصیل بودن وجود ندارد. تنها موضوع برای حمایت از خلوص یک خون خالص این است که این، یا به یک شانس خوب نیاز دارد (عاشق کسی شدن که به نظر می رسد صلاحیت اصیل بودن را داراست) و یا به آگاهانه حمایت کردن از یک طرز برخورد متعصب نسبت به کسی که قابل قبول است. مشخصه دوم، دلیل این است که چرا بسیاری از این همه خانواده های اصیلی که می دانیم فلسفه ولدمورت را جذاب یافته بودند، آگاهانه راهکاری برای نسل هایی که تا درجه مشخصی، مطابق با او بودند، انتخاب کردند.
انسانی جادوگر متولد شده از پدر و مادر ماگل.
خون خالصی که اصراری برای حمایت از خلوص خون خود ندارد.
خون خالص ها ها باید منحصر به فرد باشند، باید به چشم تحقیر به نیمه اصیل ها یا ماگل زاده ها نگاه کنند. اصیل هایی که این طرز نگرش متعصب را ندارند، خائن به خون نامیده می شوند.
اصولا از این اصطلاح برای اشاره به جادوگر یا ساحره خون خالصی استفاده می شود (عموما به عنوان توهین از طرف اصیل های متعصب، اما گهگاه برای طعنه زدن توسط کسانی که این اصطلاح برای آنها به کار می رود) که متعهد به این هوشیاری بسیار مورد تعصب واقع شده خون خالصیی نیستند.
خیلی باحال می نویسی . حالشو بردم .